یسنا چابکیسنا چابک، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

یسنا بهترین نت زندگیه ما

بدو تولد

22مرداد 92 تو ای بهترین نت زندگیه ما چشم به جهان گشودی تو بیمارستان شهریار تبریز توسط خانم دکتر ساناز سلملنزاده ساعت 11صبح در حالی که دوتا مامانا پشتدر منتظر بودن و بابا امینو بابا هادی و بعد عمه هات و بابایت خلاصه همه منتظر بودن تا روی گلتو ببینن آخه قرار بود برن تهران عروسیه پسر عمع سعید .وقتی تو اتاق عمل تو رو نشونم دادن اشک چشمام میاومد آخه چند ماه بود که دوست داشتم بغلت کنم تو هم خیلی صورت زیبایی داشتی خانم دکتر گفت بهم بچت سالمه نگران نباش اول اصلا گریه نکردی بعد وقتی پرستار داشت تمیزت میکرد گریه گردی شبیه به امین بودی برام ماشالاه صورت گردو توپولی داشتی لبات کوچیکو قنچه ای بود پشت چشمات قرمز بود انگار که سایه داشت خلاصه...
8 آبان 1393

اولین تاتی های نی نی کوچولوم

دختر ناز من از تولدت یکسالگیت همش دوست داری تاتی کنی ولی کمی میترسی دوتا قدم بیشتر بر نمیداری اما تو تاریخ 10مهر بیشتر تاتی کردی و تا عروسیه عمه پریا که تاریخ17مهر بود دیگه خودت راه افتادی ولی بازم تلو تلو میخوردی و می افتادی گل مامان من کلی کیف کردم از اینکه روز به روز پیشرفت میکنی.
30 مهر 1393

اولین مسافرت

یسنا جونم بعد به دنیا اومدن 50روزه اینا بودی ما برا ی اولین بار رفتیم شمال خونه مادر جون که مامان من میشه همه خوشحال بودیم مخصوصا دایی کاوه که برای زایمانم نتونسته بود بیاد و تورو فقط تو عکس دیده بود.
10 آذر 1392